شانه

با کدامین شانه بهتر می کنم حال تو را ؟!

موی تو شانه کنم ؟ یا سر نهی بر شانه ام؟

صمد محمدی

کفنم تیر می کشد

من سال هاست بعد تو مردم ولی هنوز

عطرت که می وزد کفنم تیر می کشد

نجمه زارع

فتح آغوش

خسته ام بی ترمزم مثل بسیجی های جنگ

فتح آغوشت بگو در کربلای چندم است؟!

***

سلام وقت خداحافظی

من از نماز به این نکته اش رسیدم که

سلام وقت خداحافظی چه دلگیر است

سید سعید صاحب علم

تعارف عشق

در مدرسه از نشاطمان کم کردند
از فرصت ارتباطمان کم کردند
هر وقت به هم عشق تعارف کردیم
از نمره ی انضباطمان کم کردند
سید مهدی نقبایی

وقت رفتن جان

نخواه چشم ببندم به روی رفتن تو

که وقت رفتن جان چشم باز می ماند

امیر اکبر زاده

قهوه

بگذار که یک عمر فقط قهوه ببویم

تا بلکه فراموش کنم عطر تنت را

لا ادری

تنهایی

هفت میلیارد نفر دور همند اما باز

برترین دغدغه ی نوع بشر تنهایی است

مجتبی سپید

در فکر تو

می زنم عینک به چشمم درس می خوانم ولی

پنج ساعت روی یک خط مانده ام در فکر تو

منوره سادات نمایی

یاد تو

لحظه ای از یاد تو غافل نگردد خاطرم

با تمام جاده ها عطر تو همراه من است

حسین رضائیان

بگو سیب

لبخند تو را چند صباحی است ندیدم
یک بار دگر خانه ات آباد بگو سیب
آذر زمانی

نام جنون خیز

نامت جنون خیز است حق دارد مؤذن هم

وقت اذان با دست خود سر را نگه دارد

***

سر و دست...

 

شرمنده ایم ز دوست، که دل نیست قابلش

باید برای هدیه، سری دست و پا کنیم!

***

 

اویس هوای تو

مرا اویس شدن در هوای تو کافی است

اگر چه باز ندیدم دعای تو کافی است

 ***

خانه ات آباد حسین

تا مسیرم به در خانه ات افتاد حسین

خانه آباد شدم خانه ات آباد حسین

***

نام تو...

چه شوقی می کند انگشترم هر بار می بیند

عقیقی که بر آن نام تو را کندم بغل کرده

حامد عسگری

میل بریدن

من شنیدم سر عشاق به زانوی شماست

و از آن روز سرم میل بریدن دارد

***

اشک ماهی ها

شک ندارم اشک می ریزند ماهی ها در آب

اشک ماهی ها نباشد آب دریا شور نیست

مهتاب یغما

بی تو...

گمان مبر که دگر بی تو زنده خواهم ماند

به عزت و شرف لا اله الا الله

***

بیت مقدس

بیتی که یاد و نام تو در آن نوشته شد

یک بیت ساده نیست که بیت المقدس است

علیرضا اسحاقیان

شهیدان جنوبی

بدی کردیم خوبی یادمان رفت

ز دل ها لایروبی یادمان رفت

به ویلای شمالی خو گرفتیم

شهیدان جنوبی یادمان رفت

***

پلنگ وحشی من

شنیده ام که به جنگل قدم گذاشته ای
پلنگ وحشی من خوش به حال آهو ها

پانته آ صفایی

شعر و غزل

دنیا و حال خوب و خوشش عاید شما

ما را برای شعر و غزل آفریده اند

شهریار

رسم رسوایی

آن چه پنهان در میان سینه باشد عشق نیست

عاشقان با رسم رسوایی به میدان می روند

***

چشم

چشم تا وا می شود دل ساده می ریزد فرو

قصر بی دروازه را راحت تصرف می کنند

سجاد رشیدی پور

روبراه

اصلا درست قصه ی ما اشتباه بود

اما چقدر با تو دلم روبراه بود

محسن محمدی

تحسین تو

 چنان بی تاب تحسین تو هستم بعد هر شعرم

که دختر بچه ای مشتاق لبخند پدر باشد

***

احترام در عشق

تاکی فقط به جای "تو" باید "شما" نوشت؟!

در عشق احترام به جایی نمی رسد

مرضیه فرمانی

انبوه اندوه

تو دو شانه داری و انبوه اندوه مرا

فرش پانصد شانه ی تبریز هم باشد کم است

حامد عسگری

رفتن تو

نخواه چشم ببندم به روی رفتن تو

که وقت رفتن جان ،چشم باز می ماند

امیر اکبر زاده