در بیعت دستانت

رشته ی تسبیح شا مقصود ذکر حال ماست

دانه دانه متحد در بیعت دستان تو

پدر

پدر یعنی شرف یعنی عشیره

پدر یعنی برند یک قبیله

مهدی تاجیک

 

اس ام اس رئیس جمهور

خسته  ام از جماعت معذور
از همه وعده های دورادور
از شبی که تو رو می خوام و به جات
اس ام اس می زنه رئیس جمهور

یغما گلرویی

در جوار خودم...

چه استراحت خوبی است در جوار خودم

خودم برای خودم، با خودم کنار خودم

احسان افشاری

در دلم غوغاست...

بنشین برایت حرف دارم در دلم غوغاست

وقتی که شاعر حرف دارد آخر دنیاست

مهدی فرجی

مرگ سگ ولگرد...

همیشه زجر دشمن شادی آور نیست گاهی هم

دل یک گربه با مرگ سگی ولگرد می گیرد

حسین قاسمیان

مات خیابان های تهران

شبیه کودکی مات خیابان های تهرانم

که ناغافل رها کرده است دست مادر خود را

محمد مهدی سیار

دهه ی شصتی ها

مثل سر درد پس از طی شدن مستی ها

خسته ام مثل تمام دهه ی شصتی ها

محمد حسین حسینی

بارگناه

بیا بگو: که همش خواب بوده تا حالا

بگو: که بار گناه من... اشطباح شده...!

مظلوم ترین عاشق دنیا...

ای دل نگران که چشم هایت بر در

شرمنده که امروز به یادت کمتر

جز رنج چه بوده سهمت از این همه عشق؟!

مظلوم ترین عاشق دنیا مادر

میلاد عرفان پور

تنهایی

هفت میلیارد نفر دور همند اما باز

برترین دغدغه ی نوع بشر تنهایی است

مجتبی سپید

شعر و غزل

دنیا و حال خوب و خوشش عاید شما

ما را برای شعر و غزل آفریده اند

شهریار

تحسین تو

 چنان بی تاب تحسین تو هستم بعد هر شعرم

که دختر بچه ای مشتاق لبخند پدر باشد

***

خودکشی

که غصه های خودم یک طرف از آن بد تر

که غصه های تو هم غصه های من بودند

رفیق باور کن خودکشی حرام نبود

اگر مراجع تقلید جای من بودند

***