پرچم عشق ،همین گوشه ی پیراهن توست...
علیرضا آذر
بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟!
با غم انگیز ترین حالت تهران چه کنم؟!
عشق گاهی بی رحم تر از داعش است. "داعشق"
وقتی لباست بوی عطر دیگری دارد
باید بفهمم عشق هم آخر سری دارد
علی صفری
پر می کشی و وای به حال پرنده ای
کز پشت میله ی قفسی عاشقت شده است
فاضل نظری
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟!
عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ...
شفایی اصفهانی
من دلم پیش کسی نیست خیالت راحت
منم و یک دل دیوانه ی خاطرخواهت
افتاده به حوض دلم آن ماهی عشقت
فیروزه ای و سرخ چه پیوند قشنگی!
محمود افهمی
با من بمان کنار تو کاری کنم عزیز
از سیب چیدن پدرم اشتباه تر...!
حامد عسگری
سیگار های بهمنش را دوست دارم
بوی بد پیراهنش را دوست دارم
گفتند: دیوانه! ندیدی زن گرفته؟
دیوانه ام حتی زنش را دوست دارم!
محو چشمان تو بودم که به دام افتادم
حسادت می کنم با هرکه دستش لای موهایت
حسادت می کنم حتی به این موگیرها تل ها
بیچاره آهویی که صید پنجه ی شیری است
بیچاره تر شیری که صید چشم آهویی !
اصلا حسین جنس غمش فرق می کند
شاید فقط عاشق بداند او چرا تنهاست
کامل ترین معنا برای عشق تنهایی است
بیرون ز تو نیست آن چه می خواسته ام
فهرست تمام آرزوهای منی
***
درد داریم که این موقع شب بیداریم
ور نه هر آدم سالم سر شب می خوابد
خدا کند به کسی چون خودت دچار شوی
که بی قرارنباشد که بی قرار شوی
تکان دهنده ترین درد قرن خواهد شد
اگر کمی بنویسم چه کرده ای با من
سیدمحمد تولیت
بلا همیشه که بد نیست ، راستی دیدی
تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم
مهدی فرجی
من از آن روز که در بند تو ام آزادم
پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم
سعدی
قشلاق کرده ام به تو از دست زندگی
چندی است پایتخت جهانم اتاق توست
علیرضا بدیع
شبیه کودکی مات خیابان های تهرانم
که ناغافل رها کرده است دست مادر خود را
محمد مهدی سیار
کسی نبود بفهمد چه چیز باعث شد
که مرد طی دو ساعت فقط قدم بزند
سید صادق رمضانیان
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقتی است که هرشب به تو می اندیشم
منم ولی نه همانی که می شناختی اش
دلم به وسعت صد سال پیر تر شده است
مثل سر درد پس از طی شدن مستی ها
خسته ام مثل تمام دهه ی شصتی ها
محمد حسین حسینی